دور از خالق!

 

 

خداوندا

خدای من می دانی که دلم به اندازه ی حجم تمام قفسهای دنیا تنگ است و خدایا دلم گرفته از وجود آدمکها!

خدایا چرا من اینهمه از تو دور افتاده ام ! چرا آنقدر بین من و تو فاصله ها زیاد است که خط کش مغزم نمیتواند این کیلومتر ها فاصله را حسابرسی کند(مسبب این فاصله بی شک خود هستیم)!

خدای من تو در همه جایی و من هر روز به تنهایی دچارم.

خدای من تو می دانی که در دلم چه غوغاییست از موج گناهانم ، خدای من این کوچک را هرگز تنها منه چون بی عنایتت من هیچم .

آفریدگارم  در این قلب و سینه کوچک و پردردم چگونه عظمتت را جای دهم ...

خالق بی همتا چگونه بتوانم چیزی یا کسی را با تو قیاس دهم؟ تویی که در اوج تنهایی هایم با من بوده ای و دستان پر مهرت را در تمام ابعاد زندگی ام گسترانیده ای و مرا همچنان هدایت میکنی.

خدا، به سختی می گذرانم روز های زندگیم را در دنیایی که تلاطم بی عدالتی ها و شهوات و حرص ها در ان رو به فزونی است و میترسم که دچار آنها شده باشم یا بشوم... شاید در آن فرو رفته باشم ، در گناهانم ، نجاتم بده ...

اگر با تو بودن را تمرین کنم نمیتوانم غرق شوم چون توهادی کشتی نجاتی...

 

من نمیتوانم انسانها را مجبور کنم که مرا دوست بدارند و فراموشم نکنند و یا بالعکس من دوست بدارم آنها را ...

اما تو بی همتایی هستی که حتی اگر تمام دنیا در روبروی من باشند و مقابل من ، و فراموشم کنند تو هرگز مرا تنها نمی گذاری و همیشه بامنی و دوستم خواهی داشت و مراقب من خواهی بود حتی زمانی که در خوابم و همه انسانها در خواب !

پس همیشه بزرگترین عشق من خواهی بود خدای من ...

خدایم غرور و تعصب بیخود را از من دور کن...

دوستانی که مرا به تو نزدیک کنند و از این فاصله ها بیرون کشند را در مسیر زندگی ام گمار ...

بی همتا . جاویدان ، به من بیاموز تا دیگران را دوست بدارم و عشق بورزم ...

کاش قلم فراخ و طبع بلند تری در نگارش و ستودن و سرودنت داشتم  تا آن سوی بیکرانه ها بگویم وبنگارم اما...اما تو به خودی خود از فهم ما بسیار مرتفع تری.  

فقر و ثروت ! فاصله یه حرف سادست بین دیدن و ندیدن!

 

       یا حق

 

 

 

 

 

میخواستم مطلب امروز رو با این عنوان بنویسم " بدون شرح" ولی دیدم که مگه میشه این درد ها بدون شرح باشند یه جایی از دنیا مردم دارن از گرسنگی می میرند یه جای دیگه از سیری!

یه جا مردم نانی برای خوردن ندارند و جایی دیگه هزاران تن گندم حروم میشه میریزن تو دریا!

االبتتتته همیشه همه جا فقر بوده ، توی کشور خود ما هم اون چهره ی خوفناکش هست و می بینیم عوارضش رو ولازم هست که  با تدبیر ریشه کنش کنیم ... 

واقعآ بعضی نقاط دنیا به لحاظ سیاسی و منابع اقتصادی و آب و هوایی حتی چیزی نیست که بخورند ... 

  یه  موزیک ویدئو از گروه متال رپ "Linkinpark" هست به نام " What i've done " که من خیلی ازش خوشم میاد ، در مورد همین فقر و ثروت و سیاست و .. که بسیار درد آور هست این شرایط رو توخودش نشون میده!  

 

تصاویر بیانگر اختلاف هستند.

 بحران بزرگ فقر در کشورهایی آفریقایی بیداد میکنه و هر روزه میزانش در حال افزایش هست و زندگی هایی با درآمد کمتر از ۱ دلار! 

 

بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند  

چو عضوی ...  

 

 

  

  

 

 تصاویری واقعآ دردناک...

 

 

       

     

 

 

طرف دیگر ماجرا...  

 

 

                                                 

   

 

 

 

بنز 480 میلیون دلاری ساخته شده از الماس! 

 

 

 

 

نتیجه گیری : 

تصور کن اگه حتی تصور کردنش سخته/جهانی که هر انسانی تو تون خوشبخت خوشبخته 

جهانی که تو اون پول و نژاد و قدرت ارزش نیست... 

جهانی رو تصور کن پر از لبخند و آزادی/لبالب از گل و بوسه پر از تکرار آبادی

کنجکاوی که بد نیست!

  با نام نامی خدای انسان کنجکاو!                                                         

  

 

 

 

گفتم انسان کنجکاو

می دونید کنجکاوی چیه؟

خوب یا بد؟ 

یه روزی از همین روزا که درسی به نام"انقلاب اسلامی ایران"داشتم رفتم و سر کلاس نشستم! 

و یه حاج آقایی( یه طلبه) استاد ماست بسیار استاد خوب و با اخلاقی هم هست

توی کلاس که رفتم یه 20 دقیقه ای تاخیر داشتم چون درس دیگری داشتم که یه جورایی تداخل پیدا کرده بود! 

در بین تدریس استاد ، من شروع به پرسش سوالاتی کردم ، سوالاتی راجع به انتخابات و حوادث اخیر و علت کشمکشها و سیاست های جامعه و...!!! + یه مقدار شیطنت! 

خوب می خواستم یه بجث کوچیک راه بندازم تا نظر بقیه هم وارد شه... ولی متاسفانه جزء استاد کلاس دیگه کسی صحبت نمی کرد و من شدم تنها با سوالات و کنجکاوی خودم ، که دیگه روم نشد ادامه بدم!!! 

بعد که کلاس تموم شد تعدادی از دوستان بهمممممممممم گفتنددددد: با این سوالا که پرسیدی خودت رو جلوی یارووو خراب کردی رفت!! اصلا میدونی یارو کی بود! رئیس فلان اداره در ضمن اینکه استاد دانشگاس ،رئیس دانشگاه فلان هم هست! با نفوذ و قدرتی که داره اصلآ محوت میکنه!

راستش رو بخواین گرخیدم(هول ورم داشت)!

گفتم تو دلم " ای بابا! من که چیزی نگفتم فقط یه چند تا سوال داشتم حالا بهر جهت ! به کسی فحش ندادم یا به حقوق کسی تجاوز نکردم ! سوال کردن درسته حدی داره ولی من از حدم که فراتر نرفتم! 

بعد به دوستام گفتم که ای بابا اون انسان و ما هم انسان و در ضمن آدما سوال می پرسن یکی عقیده ای داره یکی دیگه یه طرز فکر دیگه ، ادم باید سوال کنه تا روشن و شفاف بشه تا اگه بد فکر می کنه اصلاحش کنه! حالا در مورد هر مسئله ای میخواد باشه !

هفته ی بعدش به استاد گفتم که من هیچگونه قصدی ندارم که بحث می کنم و می پرسم ، فقط استاد جدی نگیرید تورو خدا اذیت نکنین ما رو!!!!

استاد گفت : نه، جدی از شجاعتت خوشم اومد!

 پست و مقام  و قدرت نباید باعث شه که دیگران رو کنار بزنیم چون همه ی اینها رو خدا میده و میتونه یه شبه بگیره! امام علی (ع) به مالک اشتر می فرماید اگر غرور قدرت تو رو فرا گرفت به قدرت و حکومت بسیار برتر از خود یعنی خداوند بلند مرتبه بیاندیش قطعآ فروتن خواهی شد! 

 

نتیجه گیری : پرسش کردن عیب نیست ،  ندانستن عیب است! 

 

نظر شما چیه؟؟؟

انسان شدن

 

 

 

 

می خواهم از خودم یک انسان بسازم و اگر در این کار موفق شوم در هر

کاردیگری کامیاب می شوم (گارنیلد)

چرا تلویزیونهای ما شادی نمی کنند!

 

 

 

به نام خدای زیبایی ها ،

 خدایی که هر روزه ما با اذنش  جون میگیریم ،

خدایی که ما رو برای نیکی کردن به هم آفرید نه برای ظلم ، برای عدل و همه ی افعال مثبت برای با هم شاد بودن برای دنیایی شاد ،

برای الگو ازقران و بزرگان و امامان (ع)،

 برای دیدن درد های دیگران و کمک به همنوع و نیازمندان برای دیدن شادی دیگران و مسبب لبخند بر لبان دیگران و ...

وخدایی که در این نزدیکیست و او نشان میدهد و انسان نمی خواهد...چقدر عجیب است که ما هنوز نیاموخته ایم که در وقت شادی باید شادی کنیم هیچ ایرادی ندارد که در ولادت امام رضا در تاریخ 8/8/88 شاد باشیم ، ولی مثل این می مانند که هنوز تلویزیون ما این حقیقت را نمی داند که ما چه فرصت هایی را برای شادی کردن از دست داده ایم ،

 مثلآ ولادت آقا برای ما عید است  اما نه آهنگی شاد نه فیلمی دیدنی نه برنامه ای و نه جشنی با شکوه با موسیقی شاد و تاریخی و اصیل خودمان که مردم را در این روز شاد کند شاید متوجه ی منظورم  شده باشید منظورم آن جشنهای درباری و پادشاهی نیست که سابق گرفته میشد اما کاش صدا و سیمای جمهوری اسلامی در زمانهایی که ما باید شاد باشیم شادی را به مردم هدیه کند و دولت برای مردم جشن هایی تدارک ببیند!

و خوب این سوالی بود که همه تو مغزشون هست و شاید ما نمی توانیم برای مناسبت ها و حتی چیزهای ساده احساس خوشبختی و دوستی و خوشحالی کنیم...

ولی مردم ما آنقدر عاشق امام رضا هستند که وجود پر نعمت ان حضرت و مرقد ایشان خود شادی بخش آنهاست.

و خدایی که بسیار شاد و مهربان است...

 

 

یا علی

نامه یک پسر سیاه پوست ...

                                          به نام خدای مهربان 

 

سلام 

نامه ای که بسیار زیبا و تاثیر گذار است، نامه ای نوشته شده توسط پسرک سیاهی ، که برای دوستان سفید  که او را رنگین پوست میدانند ...

 

 یک رنگ

 

من

وقتی که به دنیا می آیم، پوست بدنم سیاه است
وقتی که بزرگتر می شوم، پوست بدنم سیاه است
وقتی که جلوی آفتاب می روم، پوست بدنم سیاه است... 


 

ادامه نامه پسرک در ادامه مطلب نگاشته شده است ، همراه کودک باشید! 

ادامه مطلب ...

پدر و پسرک

  

 

 دستهایش را می کشید روی سر کودک و می گفت که" من دیگه باید برم" !

پسرک با ماشین اسباب بازی خود بازی می کرد و نمی دانست که چه می گوید پدر !

حالا پدر نیست تا چیزی بگوید و پسر با کابوس فقدان پدر بازی می کند و هی در دل خود می گوید" کاش نمی رفتی"!