بی هوا آمدم و رفتم...
بی هوا و بی موضوع نوشتم...
یک دل اگر هرقدر هم که بزرگ باشد در خود ظرفیتی احساس می کند...
داستانیست در پشت این غیبت ما...
نیستیم و حریقی ست در هیبت ما...
اگر دلم پر شد هیچ جایی نیست که غصه ها را بریزم...
اگر دلم گرفت ... حتمآ فرازی نداشتم...
تو راهت را پیش گیر و بگذار من پیشگیری کنم
از ادامه یافتن این خطوط تلخ و مبهم زندگی
دوستان شرمنده که نبودم ... دوباره زخم این دل سر باز کرد